هــــوا ســـرد بــود :-/

... و با شادی در حال راه رفتن در خیابان بودم. نسیم هم من را همراهی می‌کرد. فکر می‌کردم دنیا مال من است. رویایم همیشه در ذهنم بود. رویا نبود، یک الهام بود. الهامی برگرفته از شبنم‌ها، که مرواریدوار روی نسترن‌ها می‌درخشیدند.....

یک لحظه به خود آمدم: «خـــدایا یکی از این‌ها را نصیب ما کنی هیچ اتفاقی نمی‌افته‌ها!»


.............................................

زیر می‌زی: این نوشته به هیچ وجه برای غافلگیر کردن یا خنداندن شما نبوده و نیست و همچنین این نوشته به هیچ وجه دلیلی بر پسر بودن من نیست! (رجوع شود به پست بعد!)

نظرات 5 + ارسال نظر
SNIPeR پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:51 ب.ظ http://esnayper.blogsky.com/

رجوع شدیم !!!

تندک شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:36 ق.ظ

سرشار از استعاره

تندک شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:37 ق.ظ

خوب دختر جون حالا شاکی نشو

آرمان شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:02 ق.ظ http://abdozdak.blogsky.com/

پسر بودنت تابلو آقا جان!
یه نگاه به وبلاگت لوت میده .
سبیل هم لازم نیست

تندک شنبه 25 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:23 ق.ظ

پس چرا تو پروفایلت جنسیتت مرده؟
احتمالن ترانس که نیستی ؟!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد